بازدید امروز : 264
بازدید دیروز : 159
انتقام یعنی چه ؟ واگر انتقام گرفتن مذموم وناپسند است چرا در مورد امام زمان (عج)تعبیر به منتقم خون شهدای کربلا می شود؟
انتقام از ریشه ی «ن ـ ق ـ م» و در لغت به معناى انکار کردن(1)، کینه کشیدن، کیفر دادن(2)، مؤاخذه همراه با کراهت و مبالغه در کیفر و عقوبت(3) آمده است(4) و در اصطلاح به عقوبتى خاص اطلاق مىشود و آن اینکه فرد در برابر کسى که به او بدى کرده به همان اندازه یا بیشتر بدى کند(5)؛ همچنین انتقام گاه به انسان نسبت داده مىشود و گاه به خداوند. تفاوت این دو در این است که انتقامهاى بشرى بیشتر در پى زیانى است که فرد بر اثر عجز از ناحیه دشمن دیده و بدین وسیله مىخواهد ناکامى و شکست خود را جبران کند، ازاینرو گاه ضمن گرفتن انتقام، از حدّ اعتدال بیرون رفته، مرتکب کار ناروا و خلاف حق مىشود؛ اما انتقام الهى بر اثر آسیب دیدن خداوند یا براى تشفى خاطراو نیست، زیرا خداوند آسیبپذیر نیست و تشفّى خاطر در او راه ندارد، بلکه انتقام او به معناى کیفر دادن گناهکاران براساس حق و عدالت است.(6)
انتقام بشرى نیز به فردى و اجتماعى تقسیم مىشود. انتقام فردى بیشتر برخاسته از احساس بوده ؛غایت وانگیزه آن تشفّى وآرامش خاطر است؛ اما انتقام اجتماعى که در قالب قصاص و مجازات صورت مىگیرد غالباً مبتنى بر عقل بوده و غایت آن حفظ نظامِ تربیتی واصلاحی افراد جامعه و بستن راههاى ناامنى در اجتماع است . این نوع از انتقام بیشتر در قلمرو وظایف حکومت است.(7)
اقسام انتقام:
حس انتقامجویى یک اصل حیاتى است که خداوند آن را در وجود همه انسانها و حتى برخى حیوانات به ودیعه نهاده است(8)؛ لیکن بهره ورى از این حس خدادادى به تناسب مورد و کیفیت و مقدار استفاده از آن داراى احکام و وجوه گوناگونى است که مىتوان آن را به انتقام پسندیده، مباح و ناپسند تقسیم کرد.
1- انتقام پسندیده و واجب
اسلام باهرگونه ظلم و تعدى، به فرد یا جامعه مخالف است، ازاینرو مقابله با ستمگران و گرفتن حق مظلومان را امرى ممدوح و گاه واجب مىشمارد. قرآن کریم در آیات 14و 15 سوره توبه به مسلمانان فرمان مىدهد که با کافران و مشرکان نبرد کنند تا ضمن رفع شرک و کفر از روى زمین، خشم مؤمنان ستمدیده فرو نشسته و دلهاى آنان تشفى یابد:«قـاتِلوهُم یُعَذِّبهُمُ اللّهُ بِاَیدیکُم ویُخزِهِم ویَنصُرکُم عَلَیهِم و یَشفِ صُدورَ قَوم مُؤمِنینَ و یُذهِب غَیظَ قُلوبِهِم » در آیه 39 شورى نیز قرآن یکى از ویژگیهاى مؤمنان راستین را یارى طلبیدن از دیگران براى رفع ظلم از خود و گرفتن انتقام از ستمگر دانسته است: «والَّذینَ اِذا اَصابَهُمُ البَغىُ هُم یَنتَصِرون» . شاید پسندیده بودن و وجوب انتقام در این موارد بدان جهت باشد که اگر از ظالمان انتقام گرفته نشود موجب گستاخى آنان و تضییع حقوق دیگران شده و فساد و ناامنى در جامعه گسترش مىیابد .
2-انتقام مُجاز
اگر ستم و تجاوز متوجه فردی شده باشد و انتقام گرفتن او پیامدى براى دیگران نداشته باشد این کار جایز و روا خواهد بود؛ بدین معنا که انسان در اینگونه موارد، بین گرفتن انتقام از ظالم یا عفو او، مخیّر است: «وجَزاؤُا سَیِّئَة سَیِّئَةٌ مِثلُها فَمَن عَفا واَصلَحَ فَاَجرُهُ عَلَى اللّهِ ... و لَمَنِ انتَصَرَ بَعدَ ظُـلمِهِ فَاُولـئِکَ ما عَلَیهِم مِن سَبیل»( شورى آیه های 40 و 41 و نیز سوره بقره آیه ی 194و سوره نحل آیه ی 126) البته گرفتن انتقام از بدى کننده به طور مطلق و در همه ی موارد روا نیست، بلکه در مواردى جایز است که اسلام آن را روا دانسته باشد.(9)
ادامه دارد...
پی نوشت
1- مفردات الفاظ القرآن ، ص 822 ؛ لسان العرب، ج 14، ص 272، واژه «نقم »
2- مجمع البحرین، ج 2، ص 366 واژه«نقم»
3- زادالمسیر فى علم التفسیر ، ج 2، ص 427
4- التحقیق فى کلمات القرآن الکریم ، ج 12، ص 227، واژه «نقم»
5- جامعالسعادات، ج1،ص334؛ المیزان، ج12، ص86
6- المیزان، ج 12، ص 87؛ اخلاق از نظر همزیستى و ارزشهاى انسانى ، ص 323
7- المیزان، ج 12، ص 86
8- همان
9- جامعالسعادات، ج1، ص334؛ محجةالبیضاء، ج 5 ، ص 315
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک